فقر و نابرابري در اقتصاد جهاني : مردن به روش کاپیتالیسم
بررسی تطبیقی نظام تولیدی سوسیالیسم و کاپیتالیسم
امروزه نظام سرمايهداري (كاپيتاليسم) يكهتاز ميدان اقتصاد جهان است و به كمك تبليغات گسترده سردمدارانش، خود را تنها نظام اقتصادي كارا و قابل قبول در جهان معرفي كرده است؛ به گونهاي كه كمتر كسي جرأت ميكند، سخن از ناكارايي و اشكالات ساختاري موجود در اين نظام، به ميان آورد.
مقاله پيش رو در پي آن است كه با نگاه به واقعيتهاي اقتصادي موجود در جهان و به كمك آمار و ارقام اقتصادي منتشر شده از سوي مراكز مختلف و تجزيه و تحليل آنها، ادعاي نظام سرمايهداري را مبني بر اينكه كاپيتاليسم تنها نظام كارا و قابل قبول در جهان است، به بوته نقد بكشاند.
نظام سرمايهداري صدها سال قدمت دارد و هماكنون تقريباً همه نقاط جهان را تحت سلطه خود درآورده است. سردمداران آن مدعياند كه اين نظام، قدرتمندترين موتور توليدي است كه تا به حال دنيا به خود ديده است. همچنين ميگويند كه تواناييهاي اين نظام، براي تأمين استانداردهاي زندگي براي تمامي افراد روي زمين، منحصر به فرد است. چرا كه به قول برادفورد دلانگ ما در حال «حركت به سوي آرمانشهر» هستيم كه در آن، زندگي تمامي افراد، معادل زندگي سطح متوسط آمريكا خواهد بود.
انگیزه و شرایط تولید:
کینز می گوید: «سرمایه داری زیبا نیست و اخلاقی هم نیست و کالاهای لازم را تولید نمی کند و نه من و نه جهان آن را نمی خواهیم ،اما جایگزینی برای آن نیست».
این ادعای عجیبی است، مسلما بدیلی برای سرمایه داری وجود دارد، آری «سوسیالیسم».
علم اقتصاد در اولین و ساده ترین تعریف، علم اختصاص منابع محدود به نیازهای نامحدود است .
با معیار قرار دادن این تعریف، عقلانی بودن شرایط و نحوه ی تولید در نظام سرمایه داری (هم سرمایه داری صنعتی و هم سرمایه داری مالی جدید) ادعایی گزاف به نظر می رسد.
شبکه ی سرمایه داری مالی جهانی و سرمایه داری صنعتی که بدنبال «جهانی شدن سرمایه» است ، سرمایه ی عظیم جهانی را به نحوی به کار می گیرد که تنها به باز تولید و انباشت مضاعف سرمایه ی خود بیانجامد.در چنین سیستمی کالاها و خدمات تنها برای کسانی تولید می شود که قادر به خرید آن ها باشند.